در ماجرای حمله آغا محمد خان به کرمان و محاصره آن شهر، با خیانت شخصی از داخل شهر بعد از 9 ماه محاصره، دروازه شهر به روی آغامحمد خان باز می شود، دستور می دهد تا مردها یا کشته شوند یا کور شوند و زنان و کودکان به عنوان برده برای سربازان اسیر شوند!! لطفعلی خان که به بم فرار کرده بود دستگیر می شود و تحویل آغا محمد خان می گردد. آغا محمد دستور می دهد تا غلامانش به لطفعلی خان تجاوز کنند و سپس او را کور می کند و به تهران می فرستد و در تهران زیر شکنجه کشته می شود...(تاریخ ایران برگفته از تاریخ کمبریج، بخش قاجار، ص 174)

این جکومت انسان ها بی دین است، چقدر فرق است بین حکومت انسان های با تقوا و هوسبازان بی دین!

اگر با تبلیغات فریب خوردیم و امام متقین را از امام بی دینان نشناختیم، حتما روزی در محراب نماز یا در جنگ ناجوان مردانه، علی باشد یا حسین، امام متقین کشته خواهد شد.

بعد از کشته شدن آغا محمد خان جسد او را از قبر بیرون آوردند و سه روز در شاه عبد العظیم نگه داشتند و سپس به نجف فرستادند تا در کنار حرم حضرت امیر ع دفن شود! به عنوان شهیدی که با کفار جنگید! و هر روز صبح تا شب بر سر قبر او کسانی مامور به قرآن خواندن بودند!

امان از جماعتی که خود اهل تقوا نیستند و متقین را هم نمی شناسند!

آیا می توان دین و ایمان و تقوا را با توهمات خودمان تعریف کنیم؟ آیا شناخت دین در حد یک رشته علمی مطالعه و تحقیق نیاز ندارد؟ آیا عالمان دین شناس و متقی معیار فهم دین هستند یا توهمات عوامانه؟ 

اگر شناخت دیگران از دین را قبول نداشتیم راه آن چیست؟ آیا با توهم خود دین را بسازیم یا با روش صحیح دین را مطالعه کنیم؟ 

آیا رسولان الهی آمدند تا دینی که در قالب چند پیام تلگرامی خلاصه می شود را توضیح دهند؟ آیا رسالت پیامبران در حد چند پیام تلگرام است؟