تصور کنید تا به حال هیچ ساختمانی را ندیده اید و وارد هیچ ساختمانی هم نشده اید، اصلا نمی دانید ساختمان چیست! برای اولین بار وارد یک ساختمان می شوید...

آیا می توانید حدس بزنید با هر قدمی که که جلوتر می روید با چه چیزهایی روبه رو می شوید؟ درب اتاق ها را که می بینید آیا می توانید حدس بزنید درون اتاق به چه صورت است؟ هر کدام از این اتاق ها برای چه کاری است؟

کسی که ساختمان های متعددی را دیده است به راحتی می تواند حدس بزند کدام اتاق برای چه کاری است و یا وقتی وارد ساختمان می شود انتظار چه اتاق ها و یا وسایل و .... را داشته باشد.

بصیرت در سیاست شناخت ابعاد سیاسی اتفاقات و رخداد ها است. شناختی که نیاز به دیدن ابتدا و انتهای رخداد ها را ندارد! بلکه با دیدن به ساختمان سیاسی هر رخدادی درون و بیرون آن را حدس می زند.

همانطور که برای رسیدن به شناختی مناسب از ساختمان های مختلف و نقشه های مختلف معماری دیدن ساختمان های متعدد نیاز است برای رسیدن به بصیرت سیاسی مطالعه تاریخ و مشاهده خداوند و مردم در طول تاریخ نیاز است. اگر تاریخ مطالعه شود می شود « فاعتبروا یا اولی الابصار» 

بصیرت در سیاست هرچه هست نگاهی است که پایان حرکت هاه و جنبش ها و حرف ها و .... را می بیند. حرکت های احتمالی را تشخیص می دهد... و رابطه آنها را با عامل اصلی در همه اتفاقات عالم می سنجد.... برترین قدرت را ایالات فلان نمی بیند بلکه همان خدا را به عنوان برترین قدرت می شناسد.

کسی که تاریخ را مطالعه می کند مفاهیم جدیدی در ذهن او شکل می گیرد همانند کسی که از ساختمان های متعدد دیدن می کند مفاهیم اتاق پذیرایی، مبلمان، آشپزخانه و ... در ذهن او شکل می گیرد. هرگاه نشانه هایی از آن مفاهیم را ببیند همانطور که پی می برد مثلا اینجا اتاق پذیرایی است پی می برد این جریان همان جریان تاریخی است یا این رفتار همان رفتار تاریخی است.

اما نکته اساسی در تشخیص صحیح، شکل گیری صحیح مفاهیم اولیه است. تاریخ بدون خدا بی معنا است. هر آنچه اتفاق می افتد فعل خداوند است. بنابراین باید تحولات تاریخ را  با توجه به فاعل هستی و عامل اصلی مطالعه نمود. اگر الگوی فعل الهی را شناختیم همه ی رخداد ها برای ما روشن و واضح خواهد بود.